25.

باورم نمیشه بلاگ اسکای پست 23 منو خورده باشه

پست قبلی یعنی 24 عکس از دریای شهرمون گذاشتم و تو پست خورده شده کلی حرف زده بودم

از عید گفته بودم که مستر یه روز در میون از ساعت 2 به بعد بیکار بود و می رفتیم بیرون، از اینکه عیدی برام یه کتاب ( از حال بد به حال خوب) و یه نیم ست گرفته بود و اینکه روز سوم عید برام کفش خرید و سورپرایزم کرد. با هم بیرون بودیم و داداشش زنگ زد گفت باهام کار داره تو رو میرسونم خونتون بعد میام دنبالت ولی اینجوری گفته بود تا بره برام کفش بخره و منم ازش خواستم دیگه روز زن چیزی نخره برام.

اینکه 12 ام شام خونه خواهرش دعوت بودیم و 13 ام ما کل فامیل رو دعوت کردیم و رفتیم باغ.

از خودکارای رنگیم هم گفتم، نارنجی، سبز، صورتی، قهوه ای و بنفش و دفتر سبزی که دیشب برام خرید و من میخوام هدف ها و برنامه هام رو توش بنویسم کاری که تا حالا انجام ندادم.

الان دیگه وقت نیست تا بنویسم اینا رو تیتر وار نوشتم که برام بمونه... تو اون پست هم خواهش کرده بودم نپرسید که از کدوم شهرم که نمی تونم به دلایلی جواب بدم. فقط بگم که دریا تو خود شهرمون نیست و داهات های اطراف دارن.

دلم کلیییی براتون تنگ شده بود و اولین پست 95 امم اینجوری شد. ببخشید

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.